۱۳۸۹ اسفند ۹, دوشنبه

آیا می توانیم نت پنجم را پیش بینی و اجرا کنیم؟

من گاهی ساز-نواختن می آموزم و به طور تجربی دوتا چیز جالب یاد گرفتم: اول) زمان هایی که یادگیری طولانی می شه هر از چندگاهی باید کوک سازم را دوباره بررسی کنم. چون ممکنه خیلی تدریجی از میزان اش خارج بشه، بدون اینکه من متوجه بشم. دوم) وقتی آهنگی را در یک دستگاه (روند) مشخص می شنوم، می تونم نت ها را حدس بزنم. مطمینم که این به خاطر دانستن آن اجرا نیست، چون من هنوز مسلط نیستم به اسم ها و گو شه ها، و تنها به کمک گوش دادن زیاد هست. مدت ها بود دوست داشتم آزماشی درباره ی تربیت پذیری توان شنیداری انسان بکنم. آزمایش به این قرار هست: اگر لطف کنید و قطعه ی زیر را گوش بدهید چهار نت را خواهید شنید. حالا اگه می تونید لطف کنید و این چهار نت به علاوه ی نت پنجم (یا اگه دلتون خواست بیشتر) را که به ذهنتون می رسه حدس بزنید، ضبط کنید و برای من بفرستید. با ترکیب صوتی که دوست دارید و هرجور که راحت هستید اجرا کنید. --اگه چیزی به دست ام رسید می گذارمشون همین جا. نتیجه ی این آزمایش در واقع می تونه اشاره ای به تربیت پذیری قوه ی شنیداری انسان باشه. من پیش بینی می کنم که به آسانی نت مورد نظر پیش بینی خواهد شد. در واقع اگه این درست باشه تایید می کنه که فواصل موسیقیایی مرجحی برای ما وجود داره که به نظرم همین طور هست.* اگه به اندازه ی کافی نمونه داشته باشم، می تونم آنالیز صوتی مختصری هم بکنم که اون را هم اینجا منتشر خواهم کرد و به نظرم جالب می شه.


ضبط را می تونید آن-لاین هم انجام بدهید:
1- به این آدرس بروید.
2- صدای خود را ضبط کنید. (روی علامت رکورد کلیک کنید، برای توقف روی علامت چشمک زنِ استاپ کلیک کنید، و برای اینکه به صدای تان گوش کنید روی لیستن کلیک کنید). می توانید دوباره این کار را تکرار کنید.
3- آن را به آدرس من ایمیل کنید (گزینه ی «فرستادن به یک دوست» را انتخاب کنید)؛
vacancyblog-at-gmail-dat-com
4- اگه دوست ندارید لازم نیست آدرس ایمیل واقعی تون را بنویسید. وب سایت از شما یک پسورد هم خواهد خواست. به این ترتیب ممکن هست ناخواسته عضو وب سایت بشوید. اگر دوست ندارید عضو شوید. آدرس ایمیل واقعی خود را وارد نکنید.
5- اگر هم دوست داشتید پیامی هم بگذارید به صورت صوتی. البته لطفن در یک فایل جدا  پیام بگذارید.

* توجه داشته باشید که تا به این جا نظرات خودم بود و مطالعه ی خاصی نداشته ام. بنابراین شاید درست هم نباشند.

۱۳۸۹ اسفند ۸, یکشنبه

decline effect - اثر کاهشی

کمی پیش تر پستی درباره ی این که چطور یک گزارش علمی اشتباه ممکنه برای جریان علمی هزینه بر باشه نوشتم. گویا این بحث خیلی داغ تر از این ها ست. پیشنهاد می کنم مقاله زیر را بخوانید:

The Truth Wears Off  (Is there something wrong with the scientific method?), by Jonah Lehrer; New yorker, December 13, 2010.

۱۳۸۹ اسفند ۲, دوشنبه

یاد داشت

خوب این وبلاگ را هم در ایران فیلتر کردند. دلیل اش هم به گمان ام پست مربوط به لخت در آیینه بود که کلمه لخت در آن بود و بی ادبی آقای گوینده (دو-سه بار گفت جنده) دلایلی هست اند که به نظر می آن! ناراحت شدم. نه این که اون پست ایرادی داشته باشه از نظر من، ولی ترجیح می دادم مخاطب های داخل ایران را داشته باشم. چون من ترجیح می دادم و می دهم که فارسی بنویسم. برای ام مهم بود. حالا نمی دانم چه می شود کرد و این وبلاگ را چه کنم؟

۱۳۸۹ بهمن ۲۳, شنبه

یک عمر به گوسفندها خندیدیم!



ما می تونیم اشیا را براساس ویژگی شان دسته بندی کنیم. همین طور می تونیم بین دوتا ویژگی به راحتی سوییچ کنیم. یعنی مثلن اگه برای ورق-بازی یک دسته کارت را بنا بر رنگ شون دسته بندی می کنیم، می تونیم برای یک بازی دیگه به صورت دیگه ای دسته بندی کنیم (مثلن براساس شماره) و به راحتی بین این دو تعریف شیفت کنیم. آزمایشی برای بررسی این توانایی تعریف شده که موسوم هست به «انتقال عملکرد بین بُعدهای درونی-بیرونی». در برخی اختلالات ذهنی انسان ممکن هست این توانایی هاش را از دست بدهد.

دو روز پیش جایی خوندم که آزمایش بالا روی گوسفندها نشان داده که آنها هم قادر به دسته بندی و سوییچ بین روش دسته بندی هست اند. در این آزمایش دو ظرف مشابه، یکی محتوی غذا (آبی) و دیگری را بدون غذا (زرد)  برای گوسفندها آماده کردند. آزمایش نشان داد که پس از مدتی گوسفندها تنها به سمت ظرف آبی می روند. سپس آزمایش را کمی پیچیده تر کردند: آنها به جای دو ظرف رنگی مشابه، دوتا ظرف رنگی با شکل های مختلف را آماده کردند. در این حالت گوسفند می بایست دسته بندی براساس رنگ را فراموش کند و بر روی شکل تمرکز کند تا راحت تر به هدف اش یعنی غذا برسه. و گوسفندها توانست اند! این آزمایش خیلی مهم بود چون از گوسفندها اعاده ی حیثیت کرد! (یادم هست سال ها پیش من روی مرغ ها آزمایش مشابه ای کردم که از پس اش برنیامدند (:)

۱۳۸۹ بهمن ۱۹, سه‌شنبه

لخت، رو در رو با واقعیت های خودمان

نمی دانم طنز تصویری «لخت در آیینه» را می بینید یا نه. کارهای جالبی هست اند که به مسایل فردی و اجتماعی جامعه ی ایرانی می پردازند. تابه حال شش نسخه از این مجموعه منتشر شده. در مورد این کار، خوب جای بحث زیاد هست. اما در مورد سبک کار؛ بسیار نو و ساختارشکن هست اند و به عنوان کاری که هنوز تعریف و چارچوبی به دست نداده (و به دنبال آن می گردد) قابل قبول اند. اینجا شش امین (آخرین تا این لحظه) برنامه از این سری را می بینید. یادآور می شوم که برنامه برای بزرگسالان هست. و انتشار آن در این جا به معنی تایید همه ی جنبه های برنامه نیست.


لینک این برنامه در فورشِیرد
لینک به صفحه ی فیس بوک

۱۳۸۹ بهمن ۱۶, شنبه

چگونه مرزهای علم جابه جا می شوند؟

پرده اول:
[امروز عصر توی اینترنت]
داستان از این قرار هست که چند ده سال پیش (1930 میلادی)  یک بنده خدایی ادعا کرد که یک سیاره ی نو، یک جایی نزدیک نپتون، کشف کرده؛ که اسم اش را گذاشتند پلوتو (پلوتون). پیش بینی شد که جرم این سیاره به اندازه زمین باشه، و این براساس پیش فرضی بود که  نیروی گرانشی پلوتو (با جرم به اندازه ی زمین) انحرافی که در مدار نپتون مشاهده شده بود را توضیح می داد. از آن روز همه دست به کار شدند که جرم پلوتو را اندازه گیری کنند. اما مشاهدات هرچه پیش می رفت سیاره داشت کوچک تر می شد. تا جایی که حتا با برون یابی پیش بینی کردند کی ناپدید خواهد شد. خلاصه این مساله حل نشد تا 1970، که مشخص شد پلوتو چیزی حدود هفده درصد ماه جرم داره و خیلی کوچک تر از زمین هست. بعد از این خبر دوباره دانشمندان دست به کار شدند نشون دادن که بله، اصلن مدار نپتون ایرادی نداشته که بخواد گرانش پلوتو توضیح  اش بده (1994). خلاصه همه سر کار بودند. و نهایتن اسم پلوتو از لیست سیارات هم حذف شد چون واجد شرایط شناخته نشد. این خلاصه ای بود که من از مقاله ی معرفی کتاب در اینجا نوشتم.

حالا یک بار دیگه برگردیم به داستان تا شاید به سوالی که در عنوان این نوشته آوردم جواب بدهیم. دو تا مشاهده ی ابتدایی داریم؛

آ) یک سیاره آنور نپتون دیده شده،
ب) در مدار نپتون ایرادی هست.

از این دو مشاهده پیش بینی شد که؛

پ) جرم سیاره ی تازه دیده شده اندازه زمین هست.

برای آزمایش پیش بینی بالا سی سال رصد و تحلیل انجام شد که نشان دادند جرم پلوتو آنقدرها نیست و تغییرات در روند مشاهدات طوری بود که بنابر آن نتیجه گرفتند:

ت) پلوتو داره آب می ره.

بعد دوباره یک مشاهده دقیق نشان داد که نه آقا جان:

ث) پلوتو خیلی کوچک هست. (پ و ت نقض شدند)

بعد یه سری دیگه گفتند پس مدار نپتون چی؟ که فهمیدند:

ج) انحرافی در مدار نپتون نیست که! (ب نقض شد)

و در نهایت معلوم شد که

چ) اصلن سیاره ای در کار نبوده! (آ نقض شد)

پرده ی دوم:
[فلش بک- امروز ظهر سالن غذاخوری دانشگاه]
یکی از بچه های مکانیک [با اعتماد به نفس]: [...] راست اش من هنوز درگیر حل آنالیتیک مساله اشل بای* برای فصل مشترک نفوذی هستم. دیروز متوجه شدم که روش قبلی درست نبود ...

استاد من [ابروهاش را بالا برد و نفس اش را داد بیرون]: خوب ... بعضی ها سودوکو حل می کنند، بعضی ها هم از این مسایل.


* Eshelby

۱۳۸۹ بهمن ۱۵, جمعه

هانس روزلینگ؛ آمار غیر کسل کننده

هانس روزلینگ، پزشک و متخصص آمارِ سویدی، نتایج پژوهش های آماری اش بر روی دگرگونی جهان (از نظر اقتصادی و سلامتی) در طول حدود دویست سال گذشته را ارایه می دهد. روش نمایش داده ها این ارایه را بسیار جذاب کرده. به خصوص که نتایج بسیار باارزش و قابل توجه هستند.



اگر به یوتیوب دسترسی ندارید به تی دی ای تی ای دی سری بزنید. این سخرانی حدود بیست دقیقه است.

اگر مطمین نیستید که می خواهید بیست دقیقه وقت بذارید، می تونید اول نمونه چهار دقیقه ای زیر را ببینید و تصمیم بگیرید: در یوتیوب یا در اسکول تیوب.